نازُک تر از گل...
به مناسبت 27 هفتگی پسرم یعنی هفته ای که اولینبار تو دلم پلکای معصومتو تکون دادی...این شعر به ذهنم خطور کرد...قندعسل مامان
نازُک تر از گل
میوه ی دلم این روزها
دل بسته است در من و در آغاز ها
شکفته شکفته و نازَکی جان دارد
از بلندای عشقِ مریم و بهمن
نشان دارد
پسرکم، حاصل عمرم، پاره تنم
تکه تکه، ذره ذره باتو می مانم
پیچش های تو که در درون من می پیچید
از لحظه های مبهم تازگی تا همیشه بودنت
شیشه ی عمر مرا می سازد
تو جوان لحظه های ما باش
تو شروع قصه های ما باش
ای جان جانم
شیرین زبانم
نازُک تر از گل
با من بمان تا
آغاز آغوش
با من که باشی
دنیا فراموش...
15/خردادماه/1392×××××در بیست و هفتمین هفته با هم بودنمان ....اگرچه اینجا دیرتر درج شد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی